من زنده ام
من زنده ام
فكر كنم با پايين اومدن قيمتش بهانه اي براي نخريدن نباشد تهيه كنيد بخوانيد واز مقاومت زناني چون معصومه آباد كه زينب وار اسارت راتحمل كردند لذت ببريد ودرس بگيريم
خبرگزاری مهر: کتاب من زندهام با رسیدن به شمارگان 152 و فروش 150 هزار نسخه تک فروشی در کمتر از سه هفته در حال خلق رکورد تازهای در فروش کتاب کشور است.
به گزارش خبرنگار مهر، استقبال مردمی از فروش کتاب «من زندهام» شامل خاطرات خود نوشت معصومه آباد از دوران اسارت در حال تبدیل شدن به یک رکورد و اتفاق عجیب و بدیع در حوزه کتاب و نشر ایران است تا جایی که به نظر میرسد این کتاب به راحتی در روزهای آینده رکورد انتشار و تجدید چاپ کتاب «دا» را پشت سر خواهد گذاشت.«من زندهام» روایتی 558 صفحه است که در آن معصومه آباد پس از شرح زندگی خود از کودکی تا نوجوانی به شرح واقعهای میپردازد که طی آن پس از بازگشت از شیراز که به منظور بردن کودکان یتیم جنوب به این شهر انجام داده بود و تنها در شانزده سالگی به اسارت نیروهای عراقی در میآید.این کتاب پس از انتشار در سال گذشته توانست یکی از زیباترین تقریظهای مقام معظم رهبری بر آثار دفاع مقدس را نیز به دست بیاورد. تقریظی که در آن رهبر انقلاب با اشاره به خوانش این کتاب عنوان داشتند: «کتاب را با احساس دوگانه اندوه و افتخار و گاه از پشت پرده اشک خواندم و بر آن صبر و همت و پاکی و صفا و بر این هنرمندی در مجسم کردن زیباییها زشتیها رنجها و شادی ها آفرین گفتم.»«من زندهام» این روزها پس از یک سال از انتشار خود توانسته رکورد 152 نوبت تجدید چاپ را پشت سر بگذارد که بخش اعظم آن متعلق به سال جاری و بصورت فروش غیر ارگانی و تک نسخهای بوده است.سید صفر صالحی معاون انتشارات بروج با بیان این موضوع به خبرنگار مهر میگوید: این کتاب پس از انتشار تقریض مقام معظم رهبری در پنجم مهر ماه سال گذشته و با توجه به اینکه این نخستین کتابی است که در آن یک زن ایرانی روایت خود را از خاطرات دوران اسارتش بیان میکند مورد اقبال عمومی قرار گرفت. در کنار این مساله خودنگاشت بودن کتاب نیز در این اقبال بی تاثیر نبوده است.صالحی در زمینه انتشار این کتاب با اشاره به اینکه 67 مجلد از این کتاب مستقلا از سوی نشر بروج منتشر شده است گفت: از ابتدای ماه محرم امسال و با آغاز مسابقه کتابخوانی «کتاب و زندگی» با محوریت این کتاب که با همکاری مجمع ناشران انقلاب اسلامی در دست اجرا است و تا اربعین حسینی نیز ادامه خواهد داشت؛ اقبال از این کتاب رو به افزایش گذاشت تا جایی که در حال حاضر چاپ 152 این کتاب را منتشر کردهایم که همگی آنها با 2 هزار نسخه منتشر شدهاند.این آمار به عبارت ساده یعنی چاپ و (فروش احتمالی) 304 هزار نسخه از این کتاب که از چاپ هجدهم به بعد آن در کمتر از یکسال منتشر و به فروش رسیده است.صالحی همچنین عنوان میکند که پس از برگزاری مسابقه و در فاصله کمتر از سه هفته 150 هزار نسخه از این کتاب به صورت تک فروشی به فروش رفته است.وی درباره استراتژی فروش این کتاب نیز به ساده سازی چاپ آن برای ترویج محتوا اشاره کرده و میگوید: به منظور اینکه کتاب بتواند از منطق ترویجی در میان مخاطبان جای خود را باز کند نسخه جلد سخت که با قیمت 20 هزار تومان به فروش میرسید را با تغییر کاغذ و جلد به نسخه 8 هزار تومانی مبدل کردهایم و همین مساله اقبال به این اثر را بسیار افزایش داده است.مسابقه کتابخوانی حول این اثر تا اربعین حسینی ادامه دارد و علاقهمندان به شرکت در آن میتوانند اطلاعات لازم برای خرید این کتاب را از اینجا به دست آورند.
شيـــــــــــــــــــــــــــــــــــــار 143
پيشنهادي براي آخر هفته :
به سينما برويد وشيار 143 راببينيد فيليمي كه به حق يكي از فيلمهاي زيباي دفاع مقدس است فيلمي كه مادران با ان رابطه خوبي برقرار ميكنند وفرزندان هم لذت خواهند برد هم ميبينند كه يك مادر هرگز فرزندش را فراموش نميكند .
پس اين هفته ،يا هرزماني كه وقت پيدا كردي به سينما برو ومهمان شيار 143 باش تا روحت را نوازش كند.
ااگر براي ديدنش شك داريد ميتوانيد از كامنتهايي كه در سايت سلام سينما پاي اين فيلم نوشته شده استفاده كنيد .
صفحات: 1· 2
حيــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا
مفهوم حیا
در فارسی لغت شرم و آزرم مترادف حیا(1) است و برخی آن را انقباض نفس(2) و برخی نیز آن را حشمت، وقایه و خودنگهداری(3) گفته اند و در اصطلاح، حیا(و شرم)، عبارتست از مهار کردن نفس از فعل و کار قبیح و زشت به خاطر حضور و نظارت ناظری که مورد احترام شخص حیاکننده است.(4) عده ای نیز معتقدند: حیا دگرگونی حال و انکساری است که به جهت ترس از آنچه عیب شمرده و نکوهش می شود، حاصل می گردد.(5)
از دید بزرگان علم اخلاق، حیاء خصلتی اخلاقی است که می تواند انسان را در انجام دادن عمل نیک و یا ترک کار ناپسند برانگیزاند و با این وصف حوزه عملکرد حیا صرفاً ترک گناه و معصیت نیست، بلکه هم عامل بازدارنده است و هم وادارنده.(6) از حضرت علی(ع) است که فرمودند:«الحیاء لباس سابع و حجاب مانع و ستر عن المساوی واق؛ حیا لباسی بلند و حجابی منع کننده و پوششی نگهدارنده از بدی هاست.»(7)
در خصوص این بازداری نظرات گوناگونی وجود دارد از جمله آنکه عده ای حیا را دو بخش می دانند: حیای نفسانی که در وجود همه انسان ها قرار دارد، و حیای ایمانی که از ایمان فرد به خداوند متعال و خوف از او سرچشمه می گیرد و سبب انجام دادن کارهای نیک و ترک اعمال ناصواب می گردد.(8) یعنی عامل حیا می تواند دلایل گوناگونی داشته باشد؛ ازجمله ترس ازنکوهش مردم(9) و یا ترس از خدا و… . در روایتی از امیرالمومنین علی(ع) نقل شده است: «اَفضَلُ الحَیاء اِستِحیاؤکَ مِنَ الله: با فضیلت ترین و ارزشمندترین حیا این است که انسان از خدا خجالت بکشد.»(10) با تعاریف ذکر شده کاملاً تفاوت حیا که ستایش شده است و بحث رودربایستی(خجالت) که رفتاری نکوهیده است و نوعی عدم توانایی و ضعف در مهارت جرأت مندی است، آشکار می شود.
از نکات دیگری که حین صحبت از حیا به چشم می خورد، بحث عفت است که غالباً در کنار حیا و عطف به آن استفاده می شود و عموماً آن دو را مترادف یکدیگر می دانند و حال آنکه عفت شاخه ای از حیاست و از تعریف حیا معنای عفت نیز مشخص می گردد. در واقع عفت همان خویشتنداری است و در لغت نیز آن را چنین بیان نموده اند: «حاصل شدن حالتي براي نفس و جان آدمي است كه به وسيله آن از غلبه و تسلط شهوت جلوگيري مي شود و اصلش بسنده كردن در گرفتن چيز اندك است. طلب عفت و پاكدامني و بازايستادن از حرام، نیز استعفاف نام دارد.»(11) عفت در اصطلاح اخلاق، يعني قوه شهوت در خوردن و آميزش جنسي، مطيع عقل باشد و از چيزي كه عقل و [شرع] نهي كرده، اجتناب نمايد.(12)
وقتي ميگوئيم شهوت، فقط شهوت جنسي مراد نيست، بلكه مفهوم عام آن مراد است؛ مثل شهوت مال، جاه، خوردن، تكلم كردن و…، عفت در همه اينها كنترل كننده است.(13) اما در بسياري از موارد عفت را در مورد پرهيزگاري در خصوص مسايل جنسي استعمال كردهاند و در حقيقت عفت حد اعتدال شرّه و خمودي است.(14) و خداوند می فرماید:«وَلْيَسْتَعْفِف الّذينَ لا يَجِدونَ نكاحاً حَتّي يُغنيَهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ … و كساني كه امكاني براي ازدواج، نمي يابند، بايد پاكدامني پيشه كنند تا خداوند از فضل خود آنان را بي نياز گرداند.»(15)
در علل شرایع نیز در خصوص رابطه حیا و عفت می خوانیم: از حياء، نرمي(و خوش كلامى)، مطاوعت(و پيروى دستورات خدا و رسول و ائمه عليهم السلام) … ذليل نمودن نفس(أماره سركش) خويشتندارى(از محرمات و بدي ها) و پرهيز(از مكروهات و گناه) منشعب می شود.(16)
1. لغت نامه دهخدا،ج1، ص39
2. مفردات،ص 270
3. ابن اثیر،عزالدین،،تاریخ کامل،ج1، ص391
4. پسندیده،عباس ،پژوهشی در فرهنگ حیاء، ص31
5. طریحی،مجمع البحرین،ج1،ص482
6. پسندیده ، عباس، پژوهشی در فرهنگ حیاء ،ج6،صص30-29(تلخیص)
7. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه،ج20،ص272
8. نراقی،همان،ص46
9. شیخ طوسی،مجمع البیان،ص741
10. غررالحکم، ص 257
11. مفردات، ج 2، ص 618
12. صدر حاج سيد جوادي، احمد و بهاء الدين خرمشاهي و كامران خاني؛ دايره المعارف تشيع، شهيد سعيد محبي ، ج 11، ص 310
13. خادم الذاكرين، اكبر، اخلاق اسلامي در نهج البلاغه، ج 1، ص 340
14. مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 2، ص 315
15. سوره نور، آیه33
16. ابن بابويه، محمد بن على، علل الشرائع، ترجمه مسترحمى، ص245
خاطره من وعاشورا :
دهه محرم آن سال با همه سالهاي قبل از ان وبعد از آن برايم متفاوت بود وشد اولين سالي بود كه بعد از ازدواجم باتفاق همسرم تصميم گرفتيم براي روز عاشورا ومراسم نخل برداري به شهر تفت (نزديكي يزد) برويم آن روزها كه مقارن ارديبهشت سال 8 7من وهمسرم دانشجو بوديم ومدتها منتظرفرزند اما به خاطروضعيت مالي نه چندان مناسب نميتوانستيم دكتر برويم وچاره اي نداشتيم جز صبر كردن ان روز بدون وسيله از خانه بيرون آمديم با اتوبوس به طرف تفت حركت كرديم اتوبوس شلوغ بود وقتي به تفت رسيديم به خاطر اينكه راهها را براي هيتها بسته بودند كلي راه را پياده رفتيم واقعا شلوغ بود شهرستاني با اين كوچكي وشلوغي برايم جاي تعجب داشت بعدها متوجه شدم كه اين جمعيت از شهرها يمختلف فقط به عشق اباعبدالله عليه السلام است كه امده اند رودخانه اي كه در وسط خيابان شهر تفت بود كه البته خشك شده بود پاركينگ خودروهايي بود كه نشان ميداد مردم همه اهل اينجا نيستند … مراسم شروع شد هيت ها يكي يكي آمدند وزير نخل قرار گرفتند كه البته مشخص بود با نظم وتكينيك خاصي قرار ميگيرند همه منتظر يك هيت مانده بودن آنهم هيتي كه بزرگترين هيت تفت بودبه نام هيت سرده ناگهان از گوشه حسينيه مرداني باپاي برهنه بر سر زنان وناله كنان چون رود خروشان وياحسين گويان وارد شدندناله ميزدند وتمام حسينه مردان وزنان در وديوار با ناله اشان بر حسين ميگريست هيت دوان دوان به طرف نخل آمدند نخلي كه نمادي از تابوت حضرت سيدالشهدا صلي الله عليه بود و لا به لاي چوب هاي بزرگ قرار گرفتند وچون قطره اي در دريا گم شدند ناگهان صداي زيباي اذاني برخاست ونخل بر دوش مردان سيه پوش وگريان مانندكشتي بر امواج به حركت در امد وصداي ناله زنان ومردان حسينه را ميگرياند اذان گفته مي شد ونخل دور حسينه ميگشت ودلها در طواف مولايشان اباعبدالله عليه السلام موذن كه اذان را به پايان برد نخل نيز به همان روش بر جاي اوليه خود قرار گرفت وخيل جمعيت بر سروسينه زنان عزاداري كردند آن روز تا اخر عزاداري مانديم وبعد از تمام شدن عزاداري براي رفتن به خانه بايد به جايگاه اتوبوسها ميرفتيم در حال خارج شدن از حسينيه بودم وتمام احساسم به لرزه در امده بود واقعا منقلب شده بودم اشك امانم نمي داد كم كم از ميان انبوه زنان گذشتم وبه خيابان رسيدم مردي راديدم دست دردست كودكي كه لباس عزا پوشيده بودوسربند يا حسين قرمز رنگي به سرش بسته بود وحدود سه يا چهار سال داشت ميرفت وبه فرزندش ميگفت : (حسين بابا تندتر بيا مامانت منتظره ) همان لحظه اه از دلم برخاست وآرزو كردم روزي فرزندي داشته باشم تا نام امام حسين عليه السلام را بر اوبگذارم ما رفتيم اما نه ماه بعد در بيمارستان كودكي داشتم كه نامش حسين بود و امروز 15 سالشه و مثل ان مردان عزادار نخل بلند ميكنه خدايا شكرت الحمدالله رب العالمين
چرا امام حسين عليه السلام اهل بيت را به كربلا آورد ؟
سيد بن طاووس رحمه الله عليه مي فرمايد ممكن است يكي از جهاتي كه باعث شدامام حسين عليه السلام حرم سرا وزنان ودختران خود را همراه بياورد اين باشد كه اگر آنانرا در حجاز يا شهر ديگري به جا ميگذاشت يزيدبن معاويه كه لعنتهاي خدا برا اوباد - متعرض انها مي شد وآنها را شكنجه وآزار ميكرد تا بدينوسيله از مبارزه وشهادت امام حسين عليه السلام جلوگيري كند وهمچنين گرفتاري زنان در دست يزيد باعث مي شد امام از اداي وظيفه بزرگ ورسيدن به مقام هاي سعادت محروم بماند مضافا بر اين كه امر خدا تعلق بر اين گرفته بود كه امام حسين عليه السلام از همه چيز خود، حتي زن وفرزند در راه خدا بگذرد تا از امتحان الهي سرفراز درايد زنان اهل بيت عليهم السلام به خودي خود مناديان گروهي عزت وشرافت ومكملين نهضت عاشورا بودند وتا رسوايي باطل وروشن شدن حق از پاي ننشستند آنها در حقيقت نهضت حسين را تكميل نمودند وبا پيام رساني انقلابي خود نگذاشتنذ دشمن از شهادت امام حسين سوء استفاده كند يعني خون امام ويارانش را پايمال كند تحمل همان ناله ها وشيونها وفريادهاي احساسي زنها وبچه ها سبب فزوني ثواب واجر براي امام حسين عليه السلام وباعث ثبات نهضت شد اگر زينبها نمي بودند ومنزل به منزل با مظلوميت خودشان احساس مردم را جريحه دار نميكردند و با هوشياري و اقدام به موقع از قبيل سخنراني هاي آتشين وفريادها ،رسوايي ابن زياد ويزيد را فراهم نمي اوردند ،چه كسي اين رسالت را به عهده ميگرفت ؟دشمن حسين را كشته بود ، و اعلام ميكرد در كربلا مشتي ياغي (العياذ بالله)را كشتيم كه خروج كرده بودند وماجرا تمام ميشد . ديگر كسي همنبود كه دم ازدم برآرد جنايت ننگين يزيد پرده بردارد اما اهل بيت عليه السلام اين رسالت را خوب به سرانجام رساندند .زينب سلام الله عليها وام كلثوم عليها السلام خواهران امام حسين عليه السلام وفاطمه و سكينه و حتي دختر چهار ساله امام حسين عليه السلام (معروف به رقيه)لحظه به لحظه اسارت بر رسوايي خاندان لعنت شده بني اميه افزوده ،تا اينكه مردم يزيد وابن زياد را شماتت ميكردند تا آنجا كه ديگر يزيد ذله شده ودست از اهل بيت (عليهم السلام ) بر داشت وآنهارا آزاد كرد …
كتاب زنان در نهضت عاشورا ،مليحه خادري )
معصوم بودن حضرت زینب
پیوند: http://www.hawzah.net/fa/question/questionview/63908
آیا حضرت زینب(س) جزو معصومان نیستند با این که پدر و مادر ایشان هر دو معصوم بودند؟
پاسخ:
قبل از جواب سوال بیان چند نکته خالی از لطف نیست. الف:عصمت یعنی اینکه انسان به مرتبه ای از معرفت نائل شود که حقیقت و باطن گناه را مشاهده کند و چون انسان در این حالت با ملکوت هستی و جنبههای باطنی عالم در ارتباط هست، هرگز دچار اشتباه و خطا نمیشود. پس مصونیت از گناه و اشتباه، لازمه عصمت میباشد. ب: گروهی از انسان ها ممکن است به مقام عصمت از گناه نائل شوند؛ اما عصمت از خطا و اشتباه مختص به انبیاء و ائمه علیهم السلام و بعضی از بندگان خاص خداوند است. ج: اشخاصی که از اولیاء خداوند هستند؛ مانند حضرت عباس که به فرموده امام صادق(ع)؛ انبیاء در روز قیامت به مقام او غبطه میخورند و حضرت زینب(س)، معصوم از گناه هستند، اما عصمت از اشتباه در مورد آنان صادق نیست. اگر چه این گونه افراد با توجه به مقام معنوی و روحانیشان؛ به ندرت ممکن است دچار اشتباه شوند، اما نمیتوان امکان اشتباه را در مورد آنان به کلی منتفی دانست. د: تمام انبیاء الهی از آدم(ع) تا خاتم(ص) با حفظ مراتب و درجات متفاوتی که دارند؛ معصوم هستند، اما در مکتب حیاتبخش اسلام و از زمان پیامبر اکرم(ص) به بعد؛ تنها چهارده تن معصوم هستند و وقتی چهارده معصوم میگوییم، مقصود ما این معنا هست؛ نه انحصار تمام معصومین اعصار و امصار و نسل های تاریخ. حضرت زینب علیها السلام به اعتراف همه تاریخ نویسان، آراسته به همه فضایل و خصلت های والای اخلاقی و الهی بودند و در سایه این کمالات به مرتبه ای از منزلت انسانی دست یافتند که شایستگی محرم راز الهی و امین ودایع امامت و ولایت بودن را حداقل در بخشی از عمر شریفشان به خود اختصاص دادند. حضرت این را به برکت عنایات خاص الهی و پاکی سرشت و نحوه تربیت و پرورش در دامن پیامبر صلی الله علیه وآله و فاطمه علیها السلام و امیرالمؤمنین علیه السلام و تلاش هایی که در راستای کسب سجایای اخلاقی و به جای آوردن عبادات و فرامین الهی انجام داده بود به دست آورد. القابی که برای آن حضرت نقل شده به گوشه هایی از عظمت شخصیت این بزرگ بانوی اسلام دلالت دارند. از جمله: عالمه غیر معلمه، نائبة الزهراء، عقیلة النساء، الکامله، ولیدة الفصاحة، الصدیقة الصغری، المعصومة الصغری، صابرة محتسبه، بطلة کربلا، سلیلة الزهراء، امینة الله، محدثه، ناموس کبریا، قرة عین مرتضی، عقیلة بنی هاشم، محبوبة المصطفی، زاهده، عابده، نابغة الزهرا، سر ابیها[1] و…خلاصه این که تک تک این لقب ها به گوشه کوچکی از فضیلت ها و اوصاف برجسته آن حضرت دلالت دارندکه در این مجال نمی گنجد. باید گفت: «شئونات باطنیه و مقامات معنویه حضرت زینب سلام الله علیها نایبه زهرا، امینه خدا… را هیچ کس نتواند به تحریر و تقریر در آورد».[2] ابن اثیر می نویسد: «زینب در فصاحت و بلاغت و زهد و عبادت و فضیلت و شجاعت و سخاوت شبیه ترین مردم به پدر خود علی علیه السلام و مادر خود فاطمه سلام الله علیها بود.»[3] برای آگاهی و اطلاع از احوال و خصوصیات حضرت زینب سلام الله علیها به لینک های ذیل مراجع نمایید: سالروز رحلت حضرت زینب علیهاالسلام هم مقام بودن حضرت زینب(س) و مادرشان حضرت فاطمه(س) زینب علیه السلام در آیینه خاطرات
پی نوشت:
[1] خصائص الزینبیه نوشته سید نورالدین جزایری. [2]خان سپهر، عباسقلی، پیشین، ص 73. [3]صادقی اردستانی، احمد، زینب قهرمان، تهران، نشر مطهر، چاپ اول، 1372، ص 392، به نقل از وسیلة الدارین فی انصار الحسین، ص432.
|
هیئت “باغ گندم” یزد کجاست؟ ویژگیهای این هیئت چیست؟ مداح هیئت فداییان ابوالفضل(ع) کیست؟
در پی پخش عزاداریهای پرشور مردم دارالعباده یزد از شبکههای سراسری سیما، رهبر معظم انقلاب، این حرکت شورآفرین و شایسته را مورد تفقد و عنایت قرار دادند.
دفتر رهبر معظم انقلاب اسلامی اعلام کرد که ایشان پس از مشاهده عزاداری هیئت باغ گندم یزد، فرمودند: برنامه شما را دیدم؛ خیلی خوب بود، هم از لحاظ سینهزنی، هم از لحاظ مداحی، هم از لحاظ دعاهایی که کردید، انشاءالله موفق باشید.حضرت آیتالله خامنهای طی سالهای گذشته، همواره از دو منظر ایجابی و سلبی به عزاداریهای حسینی در نقاط مختلف نگریسته و در صورت لزوم، آشکارا یا نهانی، نقاط قوت را تشویق و نقاط ضعف را نقد کردهاند که نمونههای سلبی آن در ماجرای فتوای ایشان در خصوص تحریم قمهزنی و توصیه به پرهیز از برهنهنشدن در عزاداریها، قابل ردیابی است.
اقدام امروز رهبر معظم انقلاب اسلامی در تفقد و عنایت به عزاداری یکی از هیئات بزرگ و قدیمی دارالمؤمنین یزد، از جمله اقدامات ایجابی ایشان در تشویق عزاداریهای صحیح و سنتی ایران اسلامی بود.
در این گزارش کوتاه، به معرفی هیئت باغ گندم یزد و علل پایداری یک سدهای این هیئت پرداخته شده است.
سنگ بنای هیئت باغگندم چه زمانی نهاده شد؟
هیئت فداییان ابوالفضل(ع) محله “باغ گندم” یزد یکی از هیئتهای پرجمعیت و صاحبسبک یزد است؛ زمان تأسیس این هیئت، بطور دقیق مشخص نیست ولی بنیانگذاری آن را به سال ۱۲۸۰ تخمین زدهاند. قدمت محله باغ گندم برای اهل یزد بارز است ولی تاریخ دقیق تشکیل هیئت نامعلوم است.
آهنگ نوحههای این هیئت، روان است ولی یکنواخت نیست. در عین سادگی، بسیار زیباست و شاید بتوان از اصطلاح “سهل ممتنع” برای آن استفاده کرد.
شعار نوحهها، بسیار با آهنگ، همخوانی دارد و گویی از یک جنس است که میتوان ویژگیهای آن را در این موارد خلاصه کرد: روانبودن، شیوایی، پرداختن به حقایق و دقایق، دوری از تکلف، عاری از مظلومنمایی، سرشار از لطافت، پر محتوا از حیث مضامین و گویای مفاهیم ارزشمند قیام حسینی هم از نظر فلسفه قیام و هم از نظر شور حماسی.
غیر از مبانی ارزشی و اعتقادی مثل عشق و اخلاص که لازمه تشکیل یک هیئت است و معیاری برای سنجش آن وجود ندارد، چهار عنصر اصلی دیگر، باعث کارکرد مؤثر در شاخه تبلیغی هیئت برای بیان شعائر و پیامهای عاشورایی میشود که هیئتهای صاحبسبک یزد مثل فهادان، باغ گندم، چهارمنار، بعثت، شیخداد، پنبهکاران و برخی از هیئات دیگر از این عنصر کمابیش بهره گرفتهاند.
ویژگیهای هیئت باغگندم یزد چیست؟
۱- نظم و ترتیب شگفتانگیز عزاداران در اجرای سینهزنی و نوحهخوانی دستهجمعی
۲- انتخاب آهنگ مناسب برای ساختن نوحهها (زیرا به اعتقاد مداحان این هیئت، هر نوع آهنگی لیاقت پوشیدن لباس شعر نوحه را ندارد.)
۳- اشعار مناسب که شاعر آنها از استادان برجسته ادبیات فارسی و مسلط به زبان کهن و جدید است.
۴- اجرای صحیح و زیبا (مداحان هیئت باغ گندم همواره معتقد بودهاند که نوحهخوانهایی که آهنگ نوحه را خودشان میسازند در ارائه و اجراء موفقترند.)
۵ - جمعیت قابل توجه عزاداران
شاعر اشعار نوحههای هیئت باغ گندم کیست؟
دکتر سید محمود الهامبخش، مدرس دانشگاه و شاعر، متولد شهر یزد در بیستم بهمن ۱۳۳۳ دیده به جهان گشود. وی، فرزند سید علیاکبر و متولد «ابرندآباد» یزد است و در اشعار خود از تخلص «الهام» استفاده میکند. الهامبخش پس از تحصیلات مقدماتی در یزد، در سال ۱۳۵۸ مدرک کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی را از دانشگاه تهران گرفت. آن گاه به مدت سه سال در تهران به تدریس زبان انگلیسی پرداخت.
دکتر الهامبخش در سال ۱۳۶۸، دورۀ کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی را با پایاننامهای با عنوان زیباییشناسی امثال فارسی در دانشگاه تهران گذراند. وی در ۱۳۷۶ ش درجۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی را با رسالۀ تحقیق در واژگان قرآنی کشفالاسرار میبدی از دانشگاه تهران دریافت کرد. از استادان او می توان به دکتر سید جعفر شهیدی، دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی و دکتر جلیل تجلیل اشاره کرد. از دکتر الهامبخش سرودههایی در قالبهای مختلف شعری به چاپ رسیده است.
مداح هیئت باغ گندم کیست؟
حاج “سعید میرزایینسب” نوحهخوان فعلی هیئت باغ گندم است و برای مداحیهای خود معمولا از اشعار دکتر سید محمود الهامبخش (متخلص به الهام) استفاده میکند.
او متولد ۱۳۵۰ و بیش از بیست سال است که نوحهخوان این هیئت است. حاج سعید میرزایی از دوم راهنمایی، نوحههایی برای شهدا میخواند و از دوره دبیرستان با بهرهگیری از اساتیدی چون آقایان اصحاب و آسیاچی با هیئت باغ گندم همراه شد. مهمترین وسواس و دقت او در عزاداری، انتخاب شعر برای نوحه است. سبک نوحهها و پیامرسانی در خصوص عاشورا از مهمترین اولویتهای اوست.
این هم لینک مستقیم عزاداری این هیت
ت
حرفهایشان درد آور است تودرمانگر باش
پیوند: http://talabegi.blogfa.com/tag/%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7
لطفا” جهاد کنید … این بار نوبت شماست …!دوستان طلاب و بقیه رزمنده های سایبری گرامی : سلام
بیاید همین الان با ذکر یا لثارات الحسین یه حرکت جهادی رو شروع کنیم.
اگر در گوگل سرچ کنید عاشورا(ashoura) و تصاویر رو ببینید خودتون متوجه همه چیز خواهید شد.
بیایید برای این که این عکس ها نشانگر اسلام شیعی نباشد از تگ(برچسب) های زیر استفاده کنیم و عکس های واقعی و زیبا از مظلومیت ارباب عالمین در وبلاگ ها و یا همان سنگر های جنگ نرم منتشر کنیم.
تاکیدا برچسپ ها فراموش نشن…
انشا الله عکس های زیبای ما جایگزین عکس های دروغ گوگل بشن…
تگ(برچسب) ها
#عاشورا
#ashora
#moharam
#محرم
#حسین
#امام_حسین
#کربلا
#شیعه
#عزاداری
#محرم
#ایران
#تاسوعا
#قمه
#ashoora
#ashuora
#shia
#shiite
#muslim
#moharram
#moharam
#Moslem
لطفا باز نشر فراموش نشه.
بسم الله…یا لثارات الحسین…
باعلی…یاعلی………..
التمــاس دعاے فراوان
خاطره
بعضی خاطرات گاه گاهی به ذهنت سرک میکشند و حال وهوایت را عوض میکنند ومیروند وبعضی خاطرات هرگز تنهایت نمی گذارند نه میروند نه سرک میکشند مثل یک گوشواره به ذهنت آویزان میشوند مثل یک چراغ روشن بیدار نگهت میدارند گوشه ی ذهنت جا خوش میکنند ولی در تمام زندگیت جاری میشوند این خاطره که امروز برایتان مینویسم یکی از همانهاست که در زندگیم جاریست نه فراموش میشود نه کم رنگ .
سال اول ورودم به حوزه بود روزهای چهارشنبه یک ساعت اختصاص به سخنرانی ودرس اخلاق داشت در اخلاقی که استادی داشت که نمونه بارز اخلاق ومنش اسلامی بود استاد علی مازارچی که سخنران ومعلم قرآن او هم پزشک بود وهم فلسفه خوانده بود وهم حوزه خوانده بود و استاد بود استاد اخلاق روزی در همان کلاس ها که شرح خطبه حضرت زینب سلام الله علیها بود برایمان خوابی راتعریف کرد که هرگز فراموش نمیکنم ،ایشان تعریف کردند : ((شبی پدر مرحومم را در خواب دیدم پدرم گفت پسرجان میخواهی از این دنیا به تو چیزی بگویم گفتم بله البته پدر گفت : “گره کار مردان در قیامت به دست امام حسین علیه السلام وگره کار زنان در قیامت به دست حضرت زینب سلام الله علیهاست.
مسابقه
روز کودک
روزمبادا
وقتی تو نیستی
نه هست های ما
چونان که بایدند
نه باید ها…
مثل همیشه آخر حرفم
و حرف آخرم را
با بغض می خورم
عمری است
لبخند های لاغر خود را
در دل ذخیره می کنم :
باشد برای روز مبادا !
اما
در صفحه های تقویم
روزی به نام روز مبادا نیست
آن روز هر چه باشد
روزی شبیه دیروز
روزی شبیه فردا
روزی درست مثل همین روزهای ماست
اما کسی چه می داند ؟
شاید
امروز نیز روز مبادا باشد !
* * *
وقتی تو نیستی
نه هست های ما
چونانکه بایدند
نه باید ها…
هر روز بی تو
روز مبادا است !
(قیصر امین پور)